شماره ٤٢٢: آنچه من يافتم از چهره زيباى کسى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
آنچه من يافتم از چهره زيباى کسى
به دو عالم ندهم ذوق تماشاى کسى
از خدا مى طلبم عمر درازى چون زلف
که کنم مو به مو سير سراپاى کسى
تيغ از جوهر خود سلسله جنبان دارد
نيست ابروى ترا چشم به ايمان کسى
آن که در خلوت آيينه ندارد آرام
چه خيال است شود انجمن آراى کسي؟
بخت سبزى ز خدا همچو حنا مى خواهم
که بمالم رخ پر خون به کف پاى کسى
چشم دارم که مرا از دو جهان طاق کند
طاق مردانه ابروى دلاراى کسى
خار در پيرهنم جلوه يوسف دارد
تا شدم بى خبر از ذوق تماشاى کسى
خاک دريا شده از موجه آغوش اميد
تا کجا جلوه کند قامت رعناى کسى
من که از تلخى دشنام شوم شادى مرگ
چه توقع کنم از لعل شکرخاى کسي؟
جاى رحم است بر آن قطره شبنم صائب
که نظر آب نداد از رخ زيباى کسى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید