شماره ٣٨٤: به ظاهر گر به چشمم اى سمن سيما نمى آيى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
به ظاهر گر به چشمم اى سمن سيما نمى آيى
به خواب من چرا در پرده شبها نمى آيي؟
اگر نگرفته خار بدگمانى دامن پاکت
چرا هرگز به خلوتخانه ام تنها نمى آيي؟
ز چشم بدخطر دارند خوبان بى بلاگردان
مرا آنجا بخوان بارى اگر اينجا نمى آيى
چو آيد پيش ما هر جا بلايى هست در عالم
چه پيش آمد ترا جانا که پيش ما نمى آيي؟
ز شوق پاى بوست بوسه بر لب مى زند جانم
به بالينم چرا اى آفت جانها نمى آيي؟
ز جان بى نفس آسيب نبود شمع روشن را
به خاک من چرا اى آتشين سيما نمى آيي؟
نپيچد سر ز فرمان کمان تير سبک جولان
چرا يک ره به آغوش من اى رعنا نمى آيي؟
به اميد وفاى وعده پاس زندگى دارم
بگو تا جان دهم امروز اگر فردا نمى آيى
نگاه بى ادب در چشم قربانى نمى باشد
چرا بى پرده پيش صائب شيدا نمى آيي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید