شماره ٣٦٠: خرد در سر مرا در خم فلاطون است پندارى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
خرد در سر مرا در خم فلاطون است پندارى
هوس در دل مرا در خاک قارون است پندارى
ز اقبال جنون بر سينه هر داغى کز او دارم
به چشمم خيمه ليلى و هامون است پندارى
غزال شوخ چشم من ز مردم وحشتى دارد
که در آغوشم از آغوش بيرون است پندارى
پريشان مى تراود گفتگوى عشق از کلکم
نهال خامه من بيد مجنون است پندارى
نمى بينم ز خون غلطيدگان يک کف زمين خالى
بساط خاک ميدان شبيخون است پندارى
نمايان ساخت از خميازه زخم عشقبازان را
دم شمشير او لبهاى ميگون است پندارى
ز بس از مردم بى حاصل عالم کجى ديدم
به چشمم بيد مجنون سرو موزون است پندارى
خط ساغر به دور باده ياقوت گون صائب
به گرد لعل جانان خط شبگون است پندارى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید