شماره ٣٣٨: از بلند و پست نبود چاره تا گرد رهى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
از بلند و پست نبود چاره تا گرد رهى
گرد هستى برفشان از خود اگر مرد رهى
خاکساران مى شوند آخر ز مطلب کامياب
دامنى خواهى به دست آورد اگر گرد رهى
سختى راه طلب سنگ فسان رهروست
رو مگردان از دم شمشير اگر مرد رهى
خواب هيهات است گردد جمع با درد طلب
پاى خواب آلوده اى تا فارغ از درد رهى
کى توانم چشم در دامان منزل گرم کرد؟
اين چنين کز سستى کوشش تو دلسرد رهى
با تن آسانى به مقصد راه برون مشکل است
دور گرد منزلى تا نازپرورد رهى
از هدف چون تيغ کج رزق تو خاک تيره است
در طلب افتان و خيزان تا تو چون گرد رهى
فرد را نتوان پريشان همچو دفتر ساختن
جمع چون خورشيد کن خود را اگر فرد رهى
تيغ عريان مى کند کوته زبان خصم را
پا مکش صائب به دامن گر هماورد رهى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید