شماره ٣٣٥: خنده بيجا مزن تا طعن بيجا نشنوى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
خنده بيجا مزن تا طعن بيجا نشنوى
پا منه بيرون ز راه شرم تا پا نشنوى
تا تو حسن و عشق را از يکدگر دانى جدا
بوى يوسف از گريبان زليخا نشنوى
کوه در رد صدا بى اختيار افتاده است
با گرانقدران مگو حرف سبک تا نشنوى
گوش خود را چون صدف سنگين کن از آب گهر
تا ز ابر آوازه احسان دريا نشنوى
گوش تن چون حلقه از بيرون در دارد خبر
زينهار از تن پرستان قصه ما نشنوى
سطحيان چون کف ندارند از دل دريا خبر
حرف عشق از زاهدان بادپيما نشنوى
کافران بت را به معبودى ستايش مى کنند
وصف دنيا زينهار از اهل دنيا نشنوى
طالع شهرت ندارد در وطن فکر غريب
بوى عنبر تا بود صائب به دريا نشنوى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید