شماره ٣٢٣: بى تائمل صرف نقد وقت در دنيا کنى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
بى تائمل صرف نقد وقت در دنيا کنى
چون به کار حق رسى امروز را فردا کنى
دست خود از چرک دنيا گر توانى پاک شست
دست در يک کاسه با خورشيد چون عيسى کنى
سنبل و ريحان شود در خوابگاه نيستى
آنچه از انفاس صرف آه در شبها کنى
عيب خود جويند بينايان به صد شمع و چراغ
تو به چندين چشم عيب ديگران پيدا کنى
تا نگرديده است پشتت خم به بالا کن سرى
با قد خم چون ميسر نيست سر بالا کنى
چون صدف سهل است کردن قطره را در خوشاب
جهد کن تا قطره خود را مگر دريا کنى
چند در اختر شمارى صرف سازى نقد عمر؟
از دم عقرب گره تا کى به دندان وا کني؟
تا به کى چون غنچه در بستانسراى روزگار
رخنه در قصر وجود از خنده بيجا کني؟
سيل را روشنگرى چون اتصال بحر نيست
سعى کن تا در دل روشن ضميران جا کنى
دست اگر چون موج شويى از عنان اختيار
مى توانى در دل دريا کمر را وا کنى
چون صدف گنجينه گوهر ترا صائب کنند
رزق خود دريوزه گر از عالم بالا کنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید