شماره ٢٨٢: شوق اگر شهپر شود پروا نمى دارد کسى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
شوق اگر شهپر شود پروا نمى دارد کسى
همچو موج انديشه از دريا نمى دارد کسى
مريم خاموش عيسى را به گفتار آورد
با لب گويا دل گويا نمى دارد کسى
ما و صحراى جنون، کز خاک اگر جاى گياه
سرزند تيغ زبان پروا نمى دارد کسى
نيست ممکن چون صدف گنجينه گوهر شود
تا نظر بر عالم بالا نمى دارد کسى
مستى ديوانگان از خود بود چون چشم يار
چشم بر کيفيت صهبا نمى دارد کسى
لطف حق ما را زدنياى دنى دارد دريغ
ورنه دنيا را دريغ از ما نمى دارد کسى
جز خط تسليم کآنجا سير گردد منتهى
ساحل ديگر درين دريا نمى دارد کسى
تن به پيچ و تاب ده صائب که چون موج سراب
اختيار خود درين صحرا نمى دارد کسى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید