شماره ٢٥٨: نيست در مغز زمين چون گردبادم ريشه اى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
نيست در مغز زمين چون گردبادم ريشه اى
جز سفر در دل نمى گردد مرا انديشه اى
فارغ از ملک سليمانم که از روشندلى
در نظر دارم پريزادى ز هر انديشه اى
گلعذاران مى ربايندم ز دست يکدگر
جز نظربازى ندارم همچو شبنم پيشه اى
گر نسازم کار عشق از ناتمامى ها تمام
کار خود را مى کنم آخر تمام از تيشه اى
گر چه از خط دور حسن او به آخرها رسيد
چون تنک ظرفان مرا کافى بود ته شيشه اى
سنگ را هر چند مى سازم به آه گرم نرم
در دل سخت تو نتوانم دواندن ريشه اى
تلخى عالم مرا صائب شراب تلخ بود
گر درين وحشت سرا مى بود عاشق پيشه اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید