تا به روى کار خط مشکفام آورده اى
يکقلم روشن سوادان را به دام آورده اى
مى فشانم آستين بر افسر گوهرنگار
تا سرم را زير پاى خوش خرام آورده اى
از عبادت بر قبول خلق اگر دارى نظر
روى در بتخانه از بيت الحرام آورده اى
مى کشى دست نوازش هر نفس بر دوش زلف
تا کدامين مرغ زيرک را به دام آورده اى
نيست از غيرت به هر کس عرض دادن بى حجاب
دختر رز را چو در عقد دوام آورده اى
ديده رغبت گر از دنياى دون پوشيده اى
در همين جا روى در دارالسلام آورده اى
آرزوى عمر جاويدان ترا صائب بجاست
بى غم از ايام اگر صبحى به شام آورده اى