شماره ١٣٠: خطت که رفت در بغل هاله ماه ازو

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
خطت که رفت در بغل هاله ماه ازو
پوشيده است کعبه پلاس سياه ازو
من بسته ام لب طمع، اما نگار من
دارد دهان بوسه فريبى که آه ازو!
عشق کريم سايه فکنده است بر سرت
هر آرزو که مى کشدت دل، بخواه ازو
باغ و بهار چشم و دل قانع من است
صحراى ساده اى که نرويد گياه ازو
زلفت به مشک اگر رقم بندگى کشد
آن خون گرفته کيست که خواهد گواه ازو؟
تا جلوه داد قد قيامت خرام را
آمد هزار منکر محشر به راه ازو
در دودمان خامه صائب نهفته است
برقى که روى صفحه شود همچو ماه ازو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید