شماره ٨١: نيست همدوشى به نخل قامت او، شان سرو

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
نيست همدوشى به نخل قامت او، شان سرو
مصرع حسن دوبالا نيست در ديوان سرو
خون گل از بس که جوش غيرت از رشک تو زد
مى چکد چون شمع آتش از سر مژگان سرو
دوستى با تازه رويان عمر مى سازد دراز
صد نهال غنچه پيشانى بلاگردان سرو!
حرز آزادى بلاگردان چندين آفت است
نيست تاراج خزان را دست بر دامان سرو
گر چه طوق بندگى عمرى است دارم بر گلو
برگ سبزى نيستم شرمنده احسان سرو
صائب آن شمشاد قد هرگه به بستان مى رود
مى شود صد طوق گردن بيشتر نقصان سرو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید