شماره ٧٨٥: نه چندان است شوق من که از دل بر زبان آيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
نه چندان است شوق من که از دل بر زبان آيد
چسان درياى بى پايان به جوى ناودان آيد؟
سبکبارى پر و بال است جوياى سلامت را
که از دريا خس و خاشاک آسان بر کران آيد
نگردد سخت جانيها سپر تير حوادث را
به مغز اين ناوک دلدوز پيش از استخوان آيد
به آه گرم دل را آب کن گر تشنه وصلى
که بى مانع به سير گلستان آب روان آيد
تو پندارى پس سر کرده اى اعمال زشت خود
نمى دانى که پيشت چون بلاى ناگهان آيد
مشو اى سنگدل غافل ز آه آسمان سيرم
که گاهى از قضا تير هوايى بر نشان آيد
کند مغلوب شيطان را به همت نفس صاحبدل
که سگ بر گرگ مستولى به امداد شبان آيد
زطوفان تر نشد کشت اميد آسمان صائب
مگر از اشک من آبى به جوى کهکشان آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید