شماره ٧٦٦: دل از غش صاف چون گرديد در دنيا نمى ماند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دل از غش صاف چون گرديد در دنيا نمى ماند
چو خرمن پاک شد در دامن صحرا نمى ماند
نباشد چشم در دنبال ارواح مقدس را
زعيسى سوزنى بر جاى در دنيا نمى ماند
سخن کش مى کند خالى دل ارباب معنى را
زغواصان گهر در سينه دريا نمى ماند
حديث پوچ گويان بى تأمل بر زبان آيد
کف بى مغز هرگز در دل دريا نمى ماند
حذر کن چون عقاب از سايه بال هما صائب
که در يک جا دو ساعت دولت دنيا نمى ماند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید