شماره ٧١٤: بهار زندگانى با خزان همدوش مى باشد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
بهار زندگانى با خزان همدوش مى باشد
گل اين بوستان خميازه آغوش مى باشد
دوامى نيست حسن نازپروردان بستان را
که خون لاله و گل هفته اى در جوش مى باشد
به تلخى تا نکرد از خواب شيرين پشه بيدارم
ندانستم که نيشى لازم هر نوش مى باشد
مکن اى خرمن گل سرکشى با ما تهيدستان
که اين اوراق را شيرازه از آغوش مى باشد
نباشد ديده هاى شرمگين را بهره از روزى
تهى چشمى زنعمت قسمت سرپوش مى باشد
مرا از خانه زنبور شهد اين نکته روشن شد
که چون افتاد منزل مختصر، پرنوش مى باشد
زجوش باده تا شد خشت خم سيراب، دانستم
که رزق خاکساران باده سرجوش مى باشد
سراپا چشم شو تا دامن مطلب به دست آرى
که زر چون حلقه گردد جاى او در گوش مى باشد
ببند از گفتگو لب تا دلت روشن شود صائب
که اين آيينه را صيقل لب خاموش مى باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید