شماره ٦٩٦: اگر فتح جگرداران به تيغ افراختن باشد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
اگر فتح جگرداران به تيغ افراختن باشد
مرا اميد نصرت از سپر انداختن باشد
نگردد شمع خرج گاز چون خاموش مى گردد
گل خير زبان آتشين سر باختن باشد
دل خود مى خورد ديوانه دور از حلقه طفلان
که غمگين ساز سير آهنگ از ننواختن باشد
گر از روشندلانى از گداز تن مشو غافل
که کار شمع در دلهاى شب بگداختن باشد
شود تيغ زبان خار، خرج آتش از تندى
ز زخم خار، گل امن از سپر انداختن باشد
مقامات محبت را به زهد خشک طى کردن
به صحراى پر آتش اسب چوبين تاختن باشد
نثار تيغ سيراب شهادت نقد جان کردن
نفس در زير آب زندگانى باختن باشد
تهيدستى ندارد جز خجالت حاصل ديگر
که بار بيد مجنون سر به زير انداختن باشد
درين در گاه صائب طاعت خاصى است هر کس را
صلاح اهل دولت، کار مردم ساختن باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید