شماره ٦٩٥: چه اميد برومندى مرا زان سيمتن باشد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چه اميد برومندى مرا زان سيمتن باشد؟
که خضر از العطش گويان آن چاه ذقن باشد
مرا با خار نوميدى رها کن اى چمن پيرا
که شادى مرگ مى گردم چو گل در دست من باشد
نسيم بى ادب بر گرد بوى گل نمى گردد
اگر مژگان بلبل خار ديوار چمن باشد
نوازش از کسى جز سيلى اخوان نمى بيند
اگر صد سال يوسف در دبستان وطن باشد
تو از خاک اجل ز افسردگى بيرون نمى آيى
وگرنه جامه احرام مشتاقان کفن باشد
پى روپوش در آيينه رو آورده ام صائب
مرا چون طوطيان با چون خودى روى سخن باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید