شماره ٦٦٧: حجاب آسمان کى مانع ما مى تواند شد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
حجاب آسمان کى مانع ما مى تواند شد؟
فلک مار ا کجا انگشتر پا مى تواند شد؟
به قرب لاله و گل کى چو شبنم مى شود قانع؟
سبکروحى که از پستى به بالا مى تواند شد
نشد تا جسم من از شوق جان باور نمى کردم
که کوه قاف، هم پرواز عنقا مى تواند شد
دل افسرده ما را گدازى هست در طالع
نماند بر زمين سنگى که مينا مى تواند شد
ندارد اينقدر استادگى اى چرخ سنگين دل
کف خاکسترى روشنگر ما مى تواند شد
اگر مجنون شوي، گردى که بر دل از جهان دارى
به يک دم خوشتر از دامان صحرا مى تواند شد
دل از درد طلب برداشتن دشواريى دارد
وگرنه قطره ما نيز دريا مى تواند شد
دو عالم محو شد تا پرده از عارض برافکندى
تو چون پيدا شوي، ديگر که پيدا مى تواند شد؟
دل روشن زهم مى پاشد آخر جسم را صائب
کتان کى پرده آن ماه سيما مى تواند شد؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید