شماره ٥٧٠: به حسن نقش از ان نقاش هر کس چشم برگيرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
به حسن نقش از ان نقاش هر کس چشم برگيرد
چو خار رهگذر هر لحظه دامان دگر گيرد
به کوشش نيست روزي، تن به قسمت ده که سرو اينجا
به چندين دست نتوانست دامان ثمر گيرد
براق عالم بالاست همت چون بلند افتد
نماند بر زمين هر کس جهان را مختصر گيرد
به نور دل تواند پنجه خورشيد تابيدن
زروى صدق هر کس دامن پاک سحر گيرد
مينديش از غم عالم چو با عشق آشنا گشتى
که آتش خود زراه خود خس و خاشاک بر گيرد
درين دريا پرگوهر سعادت جستن از اختر
به آن ماند که مورى دانه از مور دگر گيرد
نباشد در حريم حسن ره جز خاکساران را
که جز گرد يتيمى دامن پاک گهر گيرد؟
مکن از تيره روزى شکوه هنگام تهيدستى
که بى منت چنار تنگدست از خويش در گيرد
به اهل حق نپردازند صائب باطل آرايان
مگر منصور را دار فنا از خاک برگيرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید