شماره ٤٥٥: کجا ديوانه را دل از ملامت تنگ مى گردد؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
کجا ديوانه را دل از ملامت تنگ مى گردد؟
که نخل بارور را دل سبک از سنگ مى گردد
زدست انداز گردون کوته انديشى که مى نالد
نمى داند که ساز از گوشمال آهنگ مى گردد
زبس عالم سيه در چشمم از ناديدنيها شد
مرا آيينه دل صيقلى از زنگ مى گردد
به آهى کوه تمکين نکويان را سبک سازم
به من فرهاد سنگين دست کى همسنگ مى گردد؟
چرا انديشم از گرد گنه با رحمت يزدان؟
به دريا سيل چون پيوسته شد يکرنگ مى گردد
اگر از زنگ مى گردد سياه آيينه ها را دل
صفاى چهره افزون از خط شبرنگ مى گردد
مخوان بر زاهدان خشک طينت شعر تر صائب
که آب چشم نيسان در صدفها سنگ مى گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید