شماره ٤٣٦: به خدمت بنده از آزادمردان زود مى گردد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
به خدمت بنده از آزادمردان زود مى گردد
اياز از حسن خدمت عاقبت محمود مى گردد
به عشق آويز، دل را از هوس گر پاک مى خواهى
که از آتش زر مغشوش خالص زود مى گردد
به دريا مى رسد ابر بهار از قطره افشانى
زيان مايه داران مروت سود مى گردد
نماند دست ارباب کرم در آستين هرگز
که در جيب کريمان زر چو گل موجود مى گردد
چرا مهر خموشى از لب گفتار بردارم؟
که روشن خانه ام زين روزن مسدود مى گردد
به پيغامى مرا درياب اگر مکتوب نفرستى
که بلبل در قفس از بوى گل خشنود مى گردد
سرايت مى کند در بيگناهان خشم جباران
زمين را مى درد شيرى که خشم آلود مى گردد
زقتل عاشقان رنگين نشد مژگان خونريزش
که بى آب است هر تيغى که خون آلود مى گردد
گرامى دار صائب سينه چاکان محبت را
کز اين محراب هر کس سرکشد مردود مى گردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید