شماره ٣٩٠: مرا آه سحر گرد از دل ديوانه مى روبد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
مرا آه سحر گرد از دل ديوانه مى روبد
که جزبال سمندر گرداز آتشخانه مى روبد؟
منم پروانه شمعى که شمع بزم جايش را
زدلسوزى به جاروب پر پروانه مى روبد
مرا بر مى پرستى رشک مى آيد که از مستى
به دستار پريشان ساحت ميخانه مى روبد
به اميدى دل صد چاک را در زلف او بستم
همان گرد عبير از طره او شانه مى روبد
چه گردم گرد اين سنگين دلان بهر گشاد دل؟
چو آخر آسيا گرد از دل اين دانه مى روبد
مرا با آتشين رويى سر و کارست کز بستر
به جاى برگ گل بال و پر پروانه مى روبد
چنان شد عام در دوران چشمش وسعت مشرب
که با سجاده زاهد ساحت ميخانه مى روبد
نلرزم چون به آه سرد خود چون صبحدم صائب؟
که گاهى از دلم گردى درين غمخانه مى روبد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید