شماره ٣٦٢: جوش گل شد، باده گلرنگ مى بايد کشيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
جوش گل شد، باده گلرنگ مى بايد کشيد
انتقام از چرخ پر نيرنگ مى بايد کشيد
غبغب جام و گلوى شيشه مى بايد گرفت
دامن ساقى و زلف چنگ مى بايد کشيد
بوى خون مى آيد از جام شراب لاله گون
در هواى تر، مى بيرنگ مى بايد کشيد
چنگ و عود و بربط و قانون مکرر گشته است
نغمه از مرغان سير آهنگ مى بايد کشيد
موسم پاى گل است و سايه بيد و چنار
پاى از مسجد به عذر لنگ مى بايد کشيد
مى زدايد زنگ از دل سبزه زنگارگون
منت روشنگران زين زنگ مى بايد کشيد
در فضاى عقل بال بيخودى نتوان گشود
رخت بيرون زين جهان تنگ مى بايد کشيد
پرده شرم و حيا در پرده شب چون نسيم
از رخ گلهاى رنگارنگ مى بايد کشيد
تا رگ ابر بهاران مى کشد مشق جنون
خط به عقل و دانش و فرهنگ مى بايد کشيد
همچو مجنون، دامن صحرا اگر افتد به دست
بهر بازيگاه طفلان سنگ مى بايد کشيد
بر رگ جان نواپرداز صائب همچو چنگ
دستى اى دلدار زرين چنگ مى بايد کشيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید