شماره ٣٥٩: مشق هجران در کنار بحر مى بايد کشيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
مشق هجران در کنار بحر مى بايد کشيد
آه در بحر از خمار بحر مى بايد کشيد
بر نخورد از وصل دريا از تنک ظرفى حباب
دام در خورد شکار بحر مى بايد کشيد
شيشه و پيمانه را بر طاق مى بايد گذاشت
مى به کشتى در کنار بحر مى بايد کشيد
خويش را زين خاکدان افتان و خيزان همچو سيل
در کنار بى غبار بحر مى بايد کشيد
آه ازين غفلت که در آغوش دريا هر نفس
گردنى در انتظار بحر مى بايد کشيد
سيل را اين خاکدان هر دم به رنگى مى کند
رخت در دارالقرار بحر مى بايد کشيد
قطره بى ظرف ما را در تمناى گهر
تلخکامى از قرار بحر مى بايد کشيد
وادى خونخوار دنيا نيست جاى دم زدن
اين نفس را در کنار بحر مى بايد کشيد
همت از موج سبک پرواز مى بايد گرفت
دام خود در رهگذار بحر مى بايد کشيد
چون نسوزد کشت اميدم، که از موج سراب
ناز تيغ آبدار بحر مى بايد کشيد
نيست آسان پنجه با عشق قوى بازو زدن
قطره را در زير بار بحر مى بايد کشيد
مانع است از وصل عقبى جلوه دنياى پوچ
پرده کف از عذار بحر مى بايد کشيد
خاک مى بايد به لب ماليد و آنگه چون کنار
باده هاى خوشگوار بحر مى بايد کشيد
بر اميد ابر گوهربار، صائب چون صدف
تشنگيها در کنار بحر مى بايد کشيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید