شماره ٢٤٦: از نظر يک دم که آن شکل و شمايل مى رود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
از نظر يک دم که آن شکل و شمايل مى رود
حاصل دريا و کان از ديده و دل مى رود
در بيابانى که نعل شوق ما در آتش است
نقش پاى ناقه پيشاپيش محمل مى رود
کوچه باغ زلف اگر پايان ندارد گو مدار
مى توان رفتن به مژگان هر کجا دل مى رود
در ته هر خاربن صياد دام افکنده اى است
آهوى مغرور را بنگر چه غافل مى رود
از زمين گيرى بر آ، سنگ نشان خود نيستى
جاده با افتادگى منزل به منزل مى رود
طعن نسيانم مزن، شرم از رخ آيينه کن
خود ببين آن چهره هرگز از مقابل مى رود؟
گربه فردوس از سرکوى تو صائب را برند
مى رود اما چو مرغ نيم بسمل مى رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید