شماره ٢٢٠: ذوق خاموشى مرا روزى که دامنگير بود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
ذوق خاموشى مرا روزى که دامنگير بود
گرد را هم سرمه ساى ناله زنجير بود
اين زمان منزل پرستم، ورنه چندى پيش ازين
نقش پاى خضر در چشمم دهان شير بود
دست معمار فلک را کوتهى پيچيده داشت
تا دل ويرانه من قابل تعمير بود
زهر چشم عشق هر پيمانه خونم که داد
چون به رغبت نوش کردم کاسه پر شير بود
عشق آتشدست تا در پيکر من خانه داشت
سينه من گرمتر از خوابگاه شير بود
تخته مشق حوادث نيست صائب اين زمان
سينه او چون هدف دايم نشان تير بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید