شماره ١٨٢: برق ما نگذاشت دود از خار و خس گردد بلند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
برق ما نگذاشت دود از خار و خس گردد بلند
پيش ما چون ناله اهل هوس گردد بلند؟
تا ز دريا سر برون آورد فانى شد حباب
زود مى ريزد بنايى کز نفس گردد بلند
صبر چون دندان نوميدى گذارد بر جگر
ناله مظلوم از فريادرس گردد بلند
اضطراب دل به اسباب گرفتارى فزود
از کشاکش صيد وحشى را مرس گردد بلند
از سر مستى صراحى گردنى افراخته است
آه اگر دست گلوگير عسس گردد بلند!
مى فتد چون ميوه هاى پخته در يکدم به خاک
هايهويى کز شراب نيمرس گردد بلند
آنچنان لبريز افغانم که از هر زخم من
ناله چون چاک گريبان جرس گردد بلند
جذبه بلبل چو دست از آستين بيرون کند
آتش گل صائب از چوب قفس گردد بلند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید