شماره ٦٧: از ديار مردمى ديار در عالم نماند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
از ديار مردمى ديار در عالم نماند
آشنارويى بجز ديوار در عالم نماند
تيشه فولاد انگشت ندامت مى گزد
حيف يک فرهاد شيرين کار در عالم نماند
هر کجا خارى است در پيراهن من مى خلد
گرچه از چشم تر من خار در عالم نماند
از بناى استوار شرع با آن محکمى
غير برفين گنبد دستار در عالم نماند
گوشه چشمى نماند از مردمى در روزگار
سرمه وارى نرمى گفتار در عالم نماند
طالب آمل گذشت و طبعها افسرده شد
کز چه رو آن آتشين گفتار در عالم نماند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید