شماره ٥٨: دست چون عيسى زدنيا پاک مى بايد فشاند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
دست چون عيسى زدنيا پاک مى بايد فشاند
گرد ره در دامن افلاک مى بايد فشاند
اتصال بحر بر بى دست و پايان مشکل است
در گذار سيل اين خاشاک مى بايد فشاند
عالم انوار را نتوان غبارآلود ساخت
گرد هستى را زدامن پاک مى بايد فشاند
دور عيش نقطه از پرگار مى گردد تمام
خرده جان را بر آن فتراک مى بايد فشاند
تا به وصل خوشه گوهر رسى در نوبهار
فطره چندى به رنگ تاک مى بايد فشاند
سرو را هر چند سرکش تر کند آب روان
نقد جان در پاى آن بيباک مى بايد فشاند
گفتگوى عشق با تن پروران بى موقع است
اين نمک بر سينه هاى چاک مى بايد فشاند
گريه کردن پيش بيدردان ندارد حاصلى
تخم قابل در زمين پاک مى بايد فشاند
مى کند ريزش گوارا آبهاى تلخ را
جرعه اول به روى خاک مى بايد فشاند
هست چون پروانه گر صائب ترا بال و پرى
پيش آن رخسار آتشناک مى بايد فشاند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید