شماره ٢: غير را در بزم خاص آن سيمتن مى پرورد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
غير را در بزم خاص آن سيمتن مى پرورد
يوسف ما گرگ را در پيرهن مى پرورد
خون چو گردد مشک هيهات است ماند در وطن
نافه را بيهوده آهوى ختن مى پرورد
آن حريف خار زخمم من که صحراى جنون
هر کجا خارى است بهر پاى من مى پرورد
خوشه را هرگز نمى باشد دو سر، بگسل طمع
مى گدازد جان خود را هر که تن مى پرورد
گلرخان را مى دهد تعليم عاشق پرورى
گل که بلبل را در آغوش چمن مى پرورد
بى تأمل دم مزن، کز لب گهر مى ريزدش
چون صدف هر کس سخن را در دهن مى پرورد
پرده اى بر روى کار از جوى شيرافکنده است
عشق، شيرين را به خون کوهکن مى پرورد
اين غزل را هر که گويد صائب از اهل سخن
مى گدازد جان شيرين و سخن مى پرورد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید