غزل شماره ۷۳۰

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى زلف تو دام ماه افکنده
ره بينان را ز راه افکنده
زهاد زمانه را سر زلفت
در معرض صد گناه افکنده
دل پيش رخت به جان کمر بسته
جان پيش لبت کلاه افکنده
عشق لب لعل تو هزار آتش
در جان گدا و شاه افکنده
خط تو کزوست خون جان من
در ديده عقل کاه افکنده
در يک ساعت هزار آتش را
رويت به خط سياه افکنده
تو يوسف عالم و زنخدانت
دل برده و جان به چاه افکنده
تو خسرو دلبران و روى تو
صد مشعله در سپاه افکنده
دل در سر زلف دلرباى تو
بارى است به جايگاه افکنده
عطار چو شاهى رخت ديده
رخ طرح نهاده شاه افکنده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید