غزل شماره ۷۱۴

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ساقيا گر پخته اى مى خام ده
جان بى آرام را آرام ده
خيزو بزمى در صبوحى راست کن
يک صراحى باده ما را وام ده
صبح پيدا گشت و شب اندر شکست
خفتگان مست را دشنام ده
چون بخواهى ريخت همچون گل ز بار
بار کم کش باده گلفام ده
همچو گل شو باده گلفام نوش
همچو بلبل سوى گل پيغام ده
داد خود بستان که ايام گل است
يا نه خوش خوش داد اين ايام ده
گر سراسر نيست دردى در فکن
نيم مستان را پياپى جام ده
چون اجل دامى گلوگير آمده است
چون درآيد وقت تن در دام ده
خاطر عطار سودا مى پزد
سوخت از غم هين شرابش خام ده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید