غزل شماره ۶۵۶

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى پسر اين رخ به آفتاب درافکن
باده گلرنگ چون گلاب درافکن
صبح علم بر کشيد و شمع برافروخت
جام پياپى کن و شراب درافکن
شاهد سرمست را ز خواب برانگيز
سوخته عشق را رباب درافکن
گرچه شب اندر شکست ماه بلند است
باده خوش آمد به ماهتاب درافکن
گل بشکفت و دلم ز عشق تو برخاست
چند نشينى به بند و تاب درافکن
مست خرابيم جمله نعره زنانيم
نعره درين عالم خراب درافکن
چند ازين نام و ننگ و زهد و ز تزوير
توبه کن از توبه دل بتاب درافکن
گر دل عطار را عذاب غم توست
گو دل او غم ازين عذاب درافکن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید