غزل شماره ۶۵۱

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آتشى در جمله آفاق زن
نوبت حسن على الاطلاق زن
ماه اگر در طاق گردون جفته زد
نيست بر حق تو به استحقاق زن
پرده عشاق زلف رهزنت
در نواز و بانگ بر آفاق زن
پرده عشاق راهى خوش بود
راه ما در پرده عشاق زن
آتش شوق توام بى هوش کرد
آب بر روى من مشتاق زن
بسته ميثاق وصلت عمر رفت
چاره اى کن راه آن ميثاق زن
زرق در عشق تو کفر منکر است
تيغ غمزه بر سر زراق زن
کشت زهر هجر تو عطار را
وقت اگر آمد دم از ترياق زن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید