غزل شماره ۶۲۰

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ما گبر قديم نامسلمانيم
نام آور کفر و ننگ ايمانيم
گه محرم کم زن خراباتيم
گه همدم جاثليق رهبانيم
شيطان چو به ما رسد کله بنهد
کز وسوسه اوستاد شيطانيم
زان مرد نه ايم کز کسى ترسيم
سر پاى برهنگان دو جهانيم
درمانده ايم و راه بس دور است
ما راه به کار خود نمى دانيم
ما چاره به کار خويش چون سازيم
چو جمله به کار خويش حيرانيم
کى باشد و کى بود که ناگاهى
اين پرده ز کار خويش بدرانيم
هر پرده که بعد از آن پديد آيد
از آتش معرفت بسوزانيم
زآنجا که درآمديم از اول
جان را سوى آن کمال برسانيم
عطار شکسته را به يک دفعت
از پرده هر دو کون برهانيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید