غزل شماره ۶۱۷

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ساقيا خيز که تا رخت به خمار کشيم
تائبان را به شرابى دو سه در کار کشيم
زاهد خانه نشين را به يکى کوزه درد
اوفتان خيزان از خانه به بازار کشيم
هوست هست که صافى دل و صوفى گردى
خيز تا پيش مغان دردى خمار کشيم
هر که را در ره اسلام قدم ثابت نيست
به يکى جرعه ميش در صف کفار کشيم
هر که دعوى اناالحق کند و حق گويد
انا گويان خودى را به سر دار کشيم
چند داريم نهان زير مرقع زنار
وقت نامد که خط اندر خط زنار کشيم
هيچکس را ندهد دنيى و دين دست بهم
هرکه گويد که دهد، خنجر انکار کشيم
گر تو دين مى طلبى از سر دنيى برخيز
که ز دين بار نيابيم مگر بار کشيم
گر ازين شاخ گل وصل طمع مى داريم
اندرين راه غم عشق چو عطار کشيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید