غزل شماره ۳۳۴

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
با لب لعلت سخن در جان رود
با سر زلف تو در ايمان رود
عقل چون شرح لب تو بشنود
پيش لعلت از بن دندان رود
هر که او سرسبزى خط تو ديد
چون قلم سر بر خط فرمان رود
چون ببيند پسته خط فستقيت
در خط تو با دل بريان رود
آنچه رويت را رود در نيکويى
مى ندانم تا فلک را آن رود
چون شود خورشيد رويت آشکار
ماه زير ميغ در پنهان رود
هر که روى همچو خورشيد تو ديد
گر همه چرخ است سرگردان رود
هست جان عطار را شيرين از آنک
شرح آن لب بر زبان جان رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید