غزل شماره ۲۳۵

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل براى تو ز جان برخيزد
جان به عشقت ز جهان برخيزد
در دل هر که نشينى نفسى
ز غمت جان ز ميان برخيزد
مرد درد تو درين ره آن است
کز سر سود و زيان برخيزد
گر نقاب از رخ خود باز کنى
ناله از کون و مکان برخيزد
جان ز دل نوحه کنان بنشيند
دل ز جان نعره زنان برخيزد
ساقيا باده اندوه بيار
تا ز عشاق فغان برخيزد
کين تن خسته من از مى عشق
نه چنان خفت کزان برخيزد
دل عطار ز شوق تو چنان است
که زمان تا به زمان برخيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید