غزل شماره ۲۳۴

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر روز غم عشقت بر ما حشر انگيزد
صد واقعه پيش آرد صد فتنه برانگيزد
عشقت که ازو دل را پر خون جگر ديدم
اندوه دل افزايت تف جگر انگيزد
هرگه که برون آيد از چشم تو اخبارى
تا چشم زنى بر هم از سنگ برانگيزد
سرخى لب لعلت سرسبزى جان دارد
سوداى سر زلفت صفراى سر انگيزد
چون پسته شيرينت شورى چو شکر دارد
هر لحظه به شيرينى شورى دگر انگيزد
عطار به وصف تو چون بحر دلى دارد
کان بحر چو موج آرد سيل گهر انگيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید