غزل شماره ۱۰۸

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل بگسل از جهان که جهان پايدار نيست
واثق مشو به او که به عهد استوار نيست
در طبع روزگار وفا و کرم مجوى
کين هر دو مدتى است که در روزگار نيست
رو يار خويش باش و مجو يارى از کسى
کاندر ديار خويش بديديم يار نيست
نوميد شو ز هر که توانى و هرچه هست
کاميدهاى باطل ما را شمار نيست
عطاروار از همه عالم طمع ببر
کاندر زمانه بهتر ازين هيچ کار نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید