غزل شماره ۷۳

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
حسن تو رونق جهان بشکست
عشق روى تو پشت جان بشکست
هر سپاهى که عقل مى آراست
غمزه تو به يک زمان بشکست
ناوک انداز آسمان چو بديد
طاق ابروى تو کمان بشکست
عکس ماهت به آفتاب رسيد
منصب آفتاب از آن بشکست
پسته را پهن بازمانده دهان
دانى از چيست زان دهان بشکست
همچو شمعى شکر چرا بگداخت
که دلش زان شکرستان بشکست
حيله جادوان بابل را
آن دو جادوى دلستان بشکست
چون به وصلت توان رسيد که هجر
دل عطار ناتوان بشکست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید