غزل شماره ۱۰

غزلستان :: عطار نیشابوری :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در دلم بنشسته اى بيرون ميا
نى برون آى از دلم در خون ميا
چون ز دل بيرون نمى آيى دمى
هر زمان در ديده ديگرگون ميا
چون کست يک ذره هرگز پى نبرد
تو به يک يک ذره بوقلمون ميا
غصه اى باشد که چون تو گوهرى
آيد از دريا برون بيرون ميا
سرنگون غواص خود پيش آيدت
تو ز فقر بحر در هامون ميا
گر پديد آيى دو عالم گم شود
بيش از اين اى لولو مکنون ميا
نى برون آى و دو عالم محو کن
گو برون از تو کسى اکنون، ميا
چون تو پيدا مى شوى گم مى شوم
لطف کن وز وسع من افزون ميا
چون به يک مويت ندارم دست رس
دست بر نه برتر از گردون ميا
چون ز هشيارى به جان آمد دلم
بى شرابى پيش اين مجنون ميا
بدره موزون شعرت اى فريد
بسته اين بدره موزون ميا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید