شماره ۹٠٧: اى لاله زار آتش روى تو آب روى

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى لاله زار آتش روى تو آب روى
بر باد داده آب رخ من چو خاک کوى
از من مشوى دست که من بيتو شسته ام
هم رو بآب ديده و هم دست از آبروى
با پرتو جمال تو خورشيد گو متاب
با قامت بلند تو شمشاد گو مروى
خوش بر کنار چشمه چشمم نشسته ئى
آرى خوشست سروى سهى بر کنار جوى
يا رب سرشک ديده گريانم از چه باب
و آيا شکنج زلف پريشانت از چه روى
شرح غمم چو آب فرو خواند يک بيک
حال دلم چو باد فرو گفت مو بموى
تا کى حديث زلف تو در دل توان نهفت
مشک ختن هر آينه پيدا شود ببوى
روزى اگر بتيغ محبت شوم قتيل
خونم از آن سيه دل نامهربان بجوى
خواجو بآب ديده گر از خود نشست دست
در آتش فراق برو دست ازو بشوى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید