شماره ۸۸٨٨: چون ندارى جان معنى معنى جانرا چه دانى

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چون ندارى جان معنى معنى جانرا چه دانى
چون نديدى کان گوهر گوهر کانرا چه دانى
هر که او گوهر شناسد قيمت جوهر شناسد
گوهر کانرا نديده جوهر جانرا چه دانى
تا ترا شورى نباشد لذت شيرين چه يابى
تا ترا دردى نباشد قدر درمانرا چه دانى
چون سر ميدان ندارى پاى دريکران چه آرى
چون رخ مردان نديدى مرد ميدان را چه دانى
خدمت دربان نکرده رفعت سلطان چه جوئى
طاق ايوانرا نديده اوج کيوانرا چه دانى
چون تو سرگردان نگشتى منکر گوى از چه گردى
چون تو در ميدان نبودى حال چوگانرا چه دانى
گرنه چون پروانه سوزى شمع را روشن چه بينى
ورنه زين پيمانه نوشى شرط و پيمانرا چه دانى
صبر ايوبى نکرده درد را درمان چه خواهى
حزن يعقوبى نديده بيت احزانرا چه دانى
چون دم عيسى نديدى گفته خواجو چه خوانى
چون يد بيضا نديدى پور عمرانرا چه دانى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید