شماره ۸۸١٢: بى تو مرا پر آب ديده
غزلستان ::
خواجوی کرمانی ::
غزلیات
بى تو مرا پر آب ديده
ناديده بخواب خواب ديده
ما پست و ترا بلند قامت
ما مست و ترا خراب ديده
جان قول تو بى سخن شنيده
دل روى تو بى نقاب ديده
از ديده فتاده در بلا دل
وز دل شده در عذاب ديده
يک ذره از آنکه در تو پيداست
ناديده درآفتاب ديده
هر لحظه ام از غم تو کرده
رخساره بخون خضاب ديده
در آتش فرقتت نديده
همچون دل من کباب ديده
فرياد لب تو کرده هر دم
در ساغر من شراب ديده
يکباره بقصد خون خواجو
افکنده سپر برآب ديده
نظرات نوشته شده