شماره ٤٤٤: جان بر افشان اگرت صحبت جانان بايد

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جان بر افشان اگرت صحبت جانان بايد
خون دل نوش اگرت آرزوى جان بايد
برو و مملکت کفر مسخر گردان
گر ترا تختگه عالم ايمان بايد
در پى خضر شو و روى متاب از ظلمات
اگرت شربتى از چشمه حيوان بايد
هر کرا دست دهد وصل پريرخساران
ديو باشد اگرش ملک سليمان بايد
تا پريشان بود آنزلف سيه جمعى را
جاى دل در خم آن زلف پريشان بايد
سرمه ديده ز خاک ره دربان سازد
هر کرا صحن سراپرده سلطان بايد
حکم و حکمت بکه دادند درين ره خواجو
بگذر از حکم اگرت حکمت يونان بايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید