شماره ٣٨٦: گمان مبر که دلم ميل دوستان نکند

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گمان مبر که دلم ميل دوستان نکند
چرا که مرغ چمن ترک بوستان نکند
کسى که نقد خرد داد و ملک عشق خريد
اگر ز سود و زيان بگذرد زيان نکند
بجان دوست که گنج روان دلى يابد
که او مضايقه با دوستان بجان نکند
شب رحيل خوشا در عمارى آسودن
بشرط آنکه جرس ناله و فغان نکند
چه باشد ار نفسى ساربان در اين منزل
قرار گيرد و تعجيل کاروان نکند
شهى که باده روشن کشد بتيره شبان
معينست که انديشه از شبان نکند
چو خامه هر که حديث دل آورد بزبان
طمع مدار که سر بر سر زبان نکند
زبان شمع جگرسوز از آن برند بگاز
که از فسرده دلان راز دل نهان نکند
جهان بحال کسى ملتفت شود خواجو
که التفات به نيک و بد جهان نکند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید