شماره ٢١٧: منزل ار يار قرينست چه دوزخ چه بهشت

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
منزل ار يار قرينست چه دوزخ چه بهشت
سجده گه گر بنيازست چه مسجد چه کنشت
جاى آسايش مشتاق چه هامون و چه کوه
رهزن خاطر عشاق چه زيبا و چه زشت
عشقبازى نه ببازيست که داننده غيب
عشق در طينت آدم نه به بازيچه سرشت
تا چه کردم که ز بدنامى و رسوائى من
ساکن دير مغانم بخرابات نهشت
گر سر تربت من بازگشائى بينى
قالبم سوخته و گل شده از خون همه خشت
همچو بالاى تو در باغ کسى سرو نديد
همچو رخسار تو دهقان به چمن لاله نکشت
بر گل روى تو آن خال معنبر که نشاند
بر مه عارضت آن خط مسلسل که نوشت
هر که بيند که تو از باغ برون مى آئى
گويد اين حور چرا خيمه برون زد ز بهشت
تا به چشمت همه پاکيزه نمايد خواجو
خاک شو بر گذر مردم پاکيزه سرشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید