شماره ١٦٧: ياقوت روان بخش تو تا قوت روانست

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ياقوت روان بخش تو تا قوت روانست
چشمم ز غمت چشمه ياقوت روانست
آن موى ميان تو که سازد کمر از موى
موئى بميان آمده يا موى ميانست
در موى ميانت سخنى نيست که خود نيست
ليکن سخن ار هست در آن پسته دهانست
تا پشت کمان مى شکند ابروى شوخت
پيوسته ز ابروى تو پشتم چو کمانست
با ما به شکر خنده درآ زانکه يقينم
کز پسته تنگ تو يقينم بگمانست
گفتند که آن جان جهان با تو چنان نيست
گوئى که چنانست که با ما نچنانست
پنداشت که ما را غم جانست وليکن
ما در غم آنيم که او در غم آنست
عمرى بتمناى رخش مى گذرانيم
در محنت و غم گرچه که دنيا گذرانست
در کنج صوامع مطلب منزل خواجو
کو معتکف کوى خرابات مغانست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید