شماره ٣٠: بده آن راح روان پرور ريحانى را

غزلستان :: خواجوی کرمانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بده آن راح روان پرور ريحانى را
که به کاشانه کشيم آن بت روحانى را
من بديوانگى ار فاش شدم معذورم
کان پرى صيد کند ديو سليمانى را
سر به پاى فرسش در فکنم همچون گوى
چون برين در کشد آن ابلق چوگانى را
برو اى خواجه اگر زانکه بصد جان عزيز
ميفروشند بخر يوسف کنعانى را
گر تو انکار کنى مستى ما را چه عجب
کافران کفر شمارند مسلمانى را
ابر چشمم چو شود سيل فشان از لاله
کوه در دوش کشد جامه بارانى را
کام درويش جزين نيست که بر وفق مراد
باز بيند علم دولت سلطانى را
چشم خواجو چو سر طبله در بگشايد
از حيا آب کند گوهر عمانى را
دل اين سوخته بربود و بدربان گويد
که بران از درم آن شاعر کرمانى را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید