شماره ٩٩

غزلستان :: عرفی شیرازی :: مثنوی

افزودن به مورد علاقه ها
کجاست برق حجابى که از تجلى آن
ستاره سوخته روزگار خود باشم
کجاست طبع سليمى و حسن لعل لبى
که در معامله آموزگار خود باشم
خوش آن کشش که مرا آنچنان زخود نبرد
که بيخود افتم و در انتظار خود باشم
کجاست مستى عشقى که زاهد از ره طعن
ملامتم کند و من بکار خود باشم
خوش آن معامله عرفى که از زبان دو کون
تو دشمن من و من شرمسار خود باشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید